جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اهمیت برنامه ریزی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شناخت برنامه های سازمانی و تفکر در ابعاد مختلف بر تدبیرها می افزاید و به همین خاطر از اهمیت به سزایی برخوردار است.

در محیط سازمانی، لازمه ی شناخت برنامه های سازمان و اجرای درست کارها بر اساس افق پیش روی و چشم اندازهای مشخصِ صادر شده از رده های مافوق، داشتن برنامه ی اجرایی مطابق با آن است.

بر همین اساس موفقیتِ مدیرِ کارآمد، به برنامه ریزی دقیق و مطابق با واقعیت های سازمانی او وابسته است؛ بنابراین مدیران موفق افرادی هستند که استعداد زیادی در برنامه ریزیِ کلان دارند.

به طور کلی، شناخت پیچیدگی های سازمان و برنامه ریزی برای پیشبرد سازمانی و فائق آمدن بر مشکلات نیازمند افراد کارآمد، متخصص، متعهد و باتجربه است.

قبل از انجام هر اهتمام و کار عملی برای وصال به یک هدف، نیاز به تلاش ذهنی می باشد؛ این تکاپوی هوش (که همان به کارگیری دانش و خرد جهت رسیدن به مقصود است) «برنامه ریزی» نامیده می شود؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره به ابن مسعود فرمودند: «هنگامی که به اجرای کاری می پردازی، با علم و اندیشه بدان برخیز و از آن بپرهیز که ناسنجیده و بی اطلاع به کاری دست زنی که خداوند جلیل می فرماید: همانند آن زن نباشید که پشم های تابیده ی خود را، پس از استحکام، از هم باز می کرد».(1)

از سخن پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می توان به روشنی دریافت که اَعمال بر اساس علم و عقل صورت می گیرد و انجام درست امور نیازمند «چاره جویی» و «زیرکی» است.

برنامه ریزی مناسب، می تواند به جمع آوری و مراقبت از سرمایه های پراکنده انجامد؛ از اتلاف وقت بکاهد و استمرار ریاست و حکومت را تضمین کند پس، «بقای دولت ها در گرو برنامه ریزی و چاره اندیشی در امور است»،(2) و «بهترین دلیل کمال عقل، تدابیر نیکوست».(3)


1) «یا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ بِعِلْمٍ وَ عَقْلٍ وَ إِیاکَ وَ أَنْ تَعْمَلَ عَمَلًا بِغَیرِ تَدْبِیرٍ وَ عِلْمٍ فَإِنَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثا{سوره نحل، آیه 92}» (بحارالانوار: ج74، ص 110).

2) امام علی علیه السلام: «أمارَاتُ الدُّوَلِ إنشاءُ الحِیلِ» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم: ص 348، ح 8028).

3) امام علی علیه السلام: «أدَلُّ شی ءٍ عَلی غَزَارَةِ العَقْلِ حُسنُ التَّدْبیرِ» (همان: ص 354، ح 8080).