فرهنگ سازمانی به طور آنی شکل نمی گیرد؛ وقتی نقش گرفت نیز سریعاً از بین نمی رود. آداب و رسوم، سنت های متداول و روش عمومی انجام امورات سازمانی تا حد زیادی نشأت گرفته از عملکرد و کارهایی است که قبلاً انجام شده، همچنین موفقیتی می باشد که عاملان آن فعالیت ها به آن دست یافته اند(1) ؛ پس منبع نهایی فرهنگ یک مجموعه، همان مؤسسان یا بنیانگذاران آن بنیاد هستند.
شناخت و ارتباط با مؤسسان یا مدیران قبلی و همچنین بازنشستگان، تأثیر بسزایی در تثبیت فرهنگ سازمانی دارد؛ آن ها تبیین کنندگان رسالتی هستند که سازمان می باید بر عهده داشته باشد؛ همچنین آنان می توانند معین کنند که وظایف یا مأموریت های مجموعه چه بوده و اکنون در چه موقعیتی است.
بنابراین آشنایی با عملکرد گذشتگان و ارتباط با آنان می تواند فرهنگ سازمان را بزرگ نگاه دارد و آن را استمرار بخشد؛ لذا امام علی علیه السلام می فرمایند: «سنتی را که بزرگان امت بر اساس آن رفتار کرده اند و به سبب آن در میان مردم الفت برقرار شده و اصلاح جامعه بر پایه آن بوده از بین مبر و روشی را که به طریقت پیشینیان ضرر می زند به وجود نیاور».(2)
در تمام مجموعه هایِ کاری بایستی فضایی ایجاد شود تا بازنشستگان و پیشکسوتان سازمان ارتباط معنوی و ظاهری خود را با کارمندان جدید حفظ کرده و حاصل تجارب بسیاری را که جهت شاغلین جدیدِ امروز کارگشا و چاره ساز است به نسل نوباوه منتقل کنند؛ بر همین اساس پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام بعد از ایراد سخنان گرانمایه، تاکید می نمودند افراد حاضر وظیفه دارند مطالب مهم را به آنان که غایبند، برسانند، برای نمونه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از خطبه ی غدیر و معرفی حضرت علی علیه السلام به عنوان امام مسلمانان سه مرتبه خدا را شاهد گرفتند و سپس فرمودند: باید این مطلب را حاضران به غایبان برسانند. (3)
با شکل گرفتن فرهنگ سازمانی، سه عامل در حفظ و نگهداری و اعتلای این فرهنگ مؤثر است:
1) همان: ص 387.
2) «لَاتَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَةُ وَ صَلَحَتْ عَلَیهَا الرَّعِیةُ وَ لَاتُحْدِثَنَّ سُنَّةً تَضُرُّ بِشَی ءٍ مِنْ مَاضِی تِلْک السُّنَنِ» (نهج البلاغه: نامه 53).
3) الکافی: ج 1، ص 291.