یکی از مراحل سازمان دهی، شناخت شخصیت، سَجایا، نیازها و خصوصیات معنوی و عاطفی اشخاص است؛ بررسی منش افراد اعم از برونگرا یا درونگرا، احساسی یا عقلانی، روحانی یا مادی می تواند مدیران را در بکارگیری کارکنان و نظام و سامان دهی مشاغل یاری کند.
دو ویژگی عمده که باید در شناخت افراد جهت واگذاری حرفه مد نظر قرار گیرد، تعهد و تخصص است؛ چنانچه فردی تعهد کافی و همچنین اعتقاد و پایبندی اخلاقی داشته ولی چیرگی و دانش لازم را دارا نباشد، نمی تواند به درستی کار را انجام دهد؛ در مقابل اگر کارمندی متخصص بوده ولی تعهد نداشته باشد، در مسئولیت خیانت کرده و یا عمل را همراه با دلسوزی انجام نخواهد داد.
در سوره ی مبارکه ی قصص نیز هنگامی که دختر شعیب، موسی را برای بکارگیری به پدرش پیشنهاد می کند این دو ویژگی را یادآور می شود: «بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، شخصی است که قوی و امین باشد»،(1) منظور از قوی بودن، فقط قدرت جسمانی نیست، بلکه مراد، توانایی بر انجام مسئولیت می باشد؛(2) بنابراین در سپردن مسئولیت ها، تنها داشتن تخصص کافی نبوده و همچنین امانت داری و پاکی نیز به تنهایی کارساز نیستند؛ زیرا هر کدام از این شرایط به صورت تک در نهایت به جامعه ضربه خواهد زد؛ اگر بخواهیم کشوری را تخریب کنیم، کافی است کارها را به دست یکی از این دو گروه بسپاریم: مدیرانی که بر مسیر خیانت می رانند و یا کسانی که مدیریت نمی دانند.
بنابراین از آنجا که سپردنِ مسئولیت، اعطای ودیعه الهی می باشد باید آن را به افراد شایسته(3) واگذار کرد و عدم واسپاری آن به شایستگان، خیانت در امانت و حتی عهدشکنی با خدا است چون «کسی که شخصی را به حکومت جمعی بگمارد در حالی که فردی در بین آن جمع وجود دارد که بیشتر مورد رضای خداست، به خداوند خیانت کرده است».(4)
چنانچه مسئولان نظام از افراد شایسته، کارآزموده و دانا انتخاب نشوند، بدعت ها و کجروی هایی ایجاد می شود که استمرار خواهد یافت و ضرر آن به جوامع بعدی نیز منتقل می گردد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «کسی که پیشوای جامعه ای شود، در حالی که در میان آن ها از او دانشمندتر و فقیه تر باشد، آن جامعه تا روز قیامت رو به انحطاط می رود»،(5) از همین روی «آن که تواناترین مردم به ریاست و داناترین آنان به امر خدا در امور مدیریت می باشد از همه به حکومت شایسته تر است».(6)
متأسفانه برخی از مدیرانِ نابخرد، مسئولیت ها را به دست اشخاص ناشایست و بی کفایت می سپارند تا بتوانند بر آنان اِعمال نفوذ کنند، در حالی که «کسی که از افراد ضعیف کمک بخواهد، ضعف خود را آشکار کرده است».(7)
در انتخاب نیرو، ضروری است شایسته گزینی مدنظر قرار تا سازمان دهی با کمترین تنش انجام پذیرد؛ این ویژگی ها عبارتند از:
1) سوره قصص، آیه 26.
2) تفسیر نمونه: ج 16، ص 66-70.
3) ر.ک: مبحث «شایسته سالاری» ص 95.
4) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «مَنِ اسْتَعْمَلَ غُلَاماً فِی عِصَابَةٍ فِیهَا مَنْ هُوَ أَرْضَی لِلَّهِ مِنْهُ فَقَدْ خَانَ اللَّهَ» (بحار الأنوار: ج 23، ص 75).
5) «مَنْ أَمَ قَوْماً وَ فِیهِمْ أَعْلَمُ مِنْهُ أَوْ أَفْقَهُ مِنْهُ لَمْ یزَلْ أَمْرُهُمْ فِی سَفَالٍ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ» (همان: ج 25، ص115).
6) امام علی علیه السلام: «أَیهَا النَّاسُ إِنَ أَحَقَ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیه» (نهج البلاغه: خطبه 172).
7) امام علی علیه السلام: «مَنِ اِستَعانَ بِالضَّعیفِ أبانَ عَن ضَعفِهِ» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم: ص 482، ح 11107).