احساس شکست با نوع انتخابِ هدف ارتباط دارد، یعنی اگر فرد هدفی را برگزیند که توانایی کافی برای رسیدن به آن مقصود را نداشته باشد، به طور طبیعی با ناکامی مواجه خواهد شد؛ اما چنانچه اهداف فردی با توانایی ها و انگیزه های شخص متناسب بود، می تواند با بکارگیری انرژی و توان خود به خواسته هایش برسد؛ پس حس شکست همان درک عدم دستیابی به هدفِ مورد نظر است؛ و واکنش های متفاوتی را در افراد مختلف به دنبال دارد؛ برخی کمتر و عده ای بیشتر مغلوب شدن را تجربه می کنند و اما شکست برای بعضی پلی به جانب پیروزی و برای گروهی راهی به سوی ناکامی می باشد؛ لذا مدیر ایرانی با جدیت به علاج مشکلات می پردازد و سرسختانه در مقابل سختی ها مقاومت می کند و تا مرز موفقیت به پیش می راند؛ حضرت علی علیه السلام در این باره فرمودند: «هر وقت از سختی و دشواریِ کاری ترسیدی، در برابر آن سرسختی نشان ده؛ کارها رام تو می شود و در مواجه حوادثِ دوران چاره اندیشی کن؛ رخدادهای روزگار بر تو آسان می گردد».(1)
یک مدیر لایق همین که وظیفه خود را تشخیص داد و رضایت خداوند را در کارش احساس کرد، هیچ ترسی از عواقب عملکردش به دل راه نمی دهد و بی باکانه کار را آغاز می نماید و «وقتی که از چیزی ترسیدی خویشتن را در آن انداز، زیرا شدت حذر کردن، از آن چه از آن می ترسی بزرگتر است».(2)
نوع واکنش افراد در مواجهه با مشکلات و پذیرش شکست های احتمالی کلید دستیابی به موفقیت بوده و «صبر بر رنج غصه ها، موجب کامیابی در فرصت ها است»(3) پس در این مواقع بایستی تلاش در کنار شکیبایی و تحملِ ناملایمات قرار گیرد تا انسان احساس چیرگی نماید، صبر چنان با فتح و غلبه گره خورده که حتی«صبوری، کلید پیروزی می باشد»(4) و «به وسیله ی بردباری، کارهای بزرگ فراهم و تدارک می شود».(5)
اگر مدیر در کار به موفقیت نرسید، قبول ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب مهارت برای رسیدن به پیروزی های آینده کمک می کند؛ چرا که تجربه های جدید و پذیرشِ اشتباهات می تواند تصویر واقع بینانه تری از امور به انسان نشان دهد و فرد را با ضعف های خود، آشنا نماید؛ افرادی که اعتماد به نفس دارند، شکست را به عنوان عاملی جهت شناخت این کمبودها و دستیابی به آزمودگی بیشتر می پذیرند زیرا «دوراندیشی با تجربه به دست می آید».(6)
پذیرفتن مسئولیت سرنوشت زندگی خویش از شاخصه های اعتماد به نفس است؛ کسی که خود و توانایی هایش را باور دارد، پاسخگویی یکایک کارهایش را می پذیرد و در نتیجه هم موفقیت هایش را محصول کارکرد خود می داند و هم شکست هایش را پیامد عملکرد خویش می بیند.
از ویژگی های افرادی که از شکست هراسی ندارند، مخاطره پذیری آنان بوده و کسانی که اعتماد به نفس زیادی دارند برای رسیدن به اهداف خود آماده پذیرش هر خطر احتمالی هستند و موانع، به جای آن که آن ها را نومید و دلسرد کند، ایشان را به مبارزه فرا می خواند؛ این گونه افراد پذیرفته اند که هیچ کاری به طور مطلق بی خطر نیست؛ لذا با قبول ناکامی، مجدداً به کار برمی خیزند و با جدیت مضاعف و عاقبت اندیشی به فعالیت خویش ادامه می دهند؛ امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «ریشه ی هر تصمیمی دوراندیشی است و میوه ی آن پیروزی».(7)
نکته قابل تامل آن است که در اسلام، میزان ظفر و شکست، تنها ارائه آمار و اطلاعاتِ ناکامی ها و حتی تعداد کشتگان و مجروحان نیست؛ از همین روست که پیروزی در کربلا از آن سپاهی می باشد که همه ی آن ها شهید شده و بدن مطهر آن ها بر روی زمین مانده است.
1) «إِذَا خِفْتَ صُعُوبَةَ أَمْرٍ فَاصْعُبْ لَهُ یذُلَّ لَک وَ خَادِعِ الزَّمَانَ عَنْ أَحْدَاثِهِ تَهُنْ عَلَیک» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم: ص 102، ح 1778).
2) امام علی علیه السلام: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه» (نهج البلاغه: حکمت 175).
3) امام علی علیه السلام: «الصَّبْرُ عَلَی مَضَضِ الْغُصَصِ یوجِبُ الظَّفَرَ بِالْفُرَصِ» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم: ص 283، ح 6314).
4) امام علی علیه السلام: «مِفْتَاحُ الظَّفَرِ لُزُومُ الصَّبْر» (همان: ح 6330).
5) امام علی علیه السلام: «بِالصَّبْرِ تُدْرَک مَعَالِی الْأُمُور» (همان: ح 6317).
6) امام علی علیه السلام: «الْحَزْمُ بِالتَّجْرِبَةِ» (عیون الحکم والمواعظ: ص 36).
7) «أَصْلُ الْعَزْمِ الْحَزْمُ وَ ثَمَرَتُهُ الظَّفَر» (همان: ص 121).