مدیریت اسلامی، موروثی نیست و این مسئولیت از آن کسی است که علاوه بر شایستگی، دارای کارایی لازم برای انجام ریاست باشد.
انجام دادن کار به بهترین روش با صرف نازلترین هزینه و در کمترین زمان ممکن و با کیفیت مطلوب و اثر بخش را «کارایی» گویند.
بنابراین در بحث کارایی، چند ملاک مهم وجود دارد:
1-کار به بهترین روش
هر فرد مسلمان شغل و پیشه را وظیفه ای از سوی خداوند قلمداد کرده و اشتغال را عبادت و بندگی خدا می شمارد و سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را سرلوحه رفتارِ حرفه ای خود قرار داده که فرمودند: «هر یک از شما که به کاری مشغول شد، باید آن را محکم و استوار انجام دهد».(1)
در تعالیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم راستی در اعتقاد و استقامت در دین، ملازم استحکام در کار است؛ چنان که امام صادق علیه السلام از آن حضرت می فرماید: «از خدا درستى و پایمردی بخواهید، و همراه آن، صحت و پایداری در عمل و پیشه».(2)
2- کار با صرف کمترین هزینه
موفقیت مدیر مستلزم آن است که سرمایه ی سازمانِ تحت اختیار خود را مدیریت کند و در مخارج روزمره و بودجه های سرمایه ای و جاری نظارت دقیق کرده و حتی در مصرف اموال و هزینه کردن از بیت المال با وسواس عمل نماید.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای آن که کارگزارانش را از اسرافِ اداری برحذر دارند، چنان موشکافانه به بیان دستورات خویش می پردازند که صاحب اندک بینش نیز می تواند حدیث مفصل از این مجمل عیان سازد؛ چنان که می گویند: «نوک قلم های خود را تیز و خطوط (نامه) را نزدیک به هم بنویسید؛ عبارت های اضافی را حذف کنید و اصل سخن را مورد توجه قرار دهید؛ از زیاده روی و مصرف بیش از حد بپرهیزید که اموال مسلمانان تحمل زیان را ندارد».(3)
3- سرعت انجام دادن کار
اگرچه انجام هر فعالیت و پروژه ناگزیر از گذر زمان می باشد ولی در اجرای بسیاری از برنامه ها لازم است سرعت بیشتری به کار گرفته شود.
سرعت در کار، در مواقع بحرانی و در جایی که آبروی نظام و اسلام در خطر است، جایگاهی ویژه می یابد؛ روش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بسیاری از اقدامات سیاسی خود در یثرب، تسریع در انجام دادن اَعمال بود؛ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مساجد را زیبا، محکم و با سرعت بنا می کردند و رزم آوران را سریعاً آماده ی کارزار می نمودند؛ به دستور ایشان، در اطراف مدینه، در عرض چند روز خندق حفر شد و این شهر از خطر سقوط نجات یافت.
4- کیفیت کار
اصولاً آن چه در انجام دادن کار اهمیت بیشتری دارد، چگونگی اجرا عمل و پیشه می باشد؛ عملی که از نظر کیفی مطلوب باشد، ماندگار است و کرداری که از این صفت برخوردار نباشد، حاصل آن چندان نمی پاید و «چه بسا امر اندکى که از امورِ بسیار بابرکت تر است»،(4) و حتی «گاهی فعل اندک (دلپسند) انبوه شود و هنگامی کار فراوان (نامرغوب) از بین برود»،(5) و حتی در باورهای دینی نیز «فعل مداوم اندک همراه با یقین نزد خدا برتر از عمل زیاد بدون یقین است»،(6) و این یقین بدان علت ارزش می یابد که بر کیفیت اجرا می افزاید؛ چرا که اگر کسی به کاری اعتقاد و ایمان داشته باشد، به اقدام درستِ آن همت می گمارد.
1) «إِذَا عَمِلَ أَحَدُکمْ عَمَلًا فَلْیتْقِن» (الکافی: ج 3، ص 263).
2) «سَلُوا اللَّهَ السَّدَادَ وَ سَلُوهُ مَعَ السَّدَادِ سَدَادَ الْعَمَل» (مستدرک الوسایل: ج 5، ص 161).
3) «اَدِقُّوا اَقـْلامَکمْ وَ قارِبُوا بَینَ سُطُورِکمْ، وَاحْذِفُوا عَنّی فُضُولَکمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعانِی، وَ اِیاکمْ وَ الإکثارَ فَاِنَّ اَمْوالَ الْمُسْلِمینَ لَاتَحْتَمِلُ الاِضْرارَ» (وسایل الشیعه: ج 17، ص 404).
4) امام علی علیه السلام: «رُبَّ یسیرٍ اَنْمَی مِنْ کثیرٍ» (نهج البلاغه: نامه 31).
5) امام علی علیه السلام: «قَدْ ینْمِی الْقَلیلُ فَیکثُرُ وَ یضْمَحِلُّ الْکثیرُ فَیذْهَبُ» (بحارالانوار: ج 75، ص 12).
6) امام صادق علیه السلام: «أَنَّ الْعَمَلَ الدَّائِمَ الْقَلِیلَ عَلَی الْیقِینِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ مِنَ الْعَمَلِ الْکثِیرِ عَلَی غَیرِ یقِینٍ» (الکافی: ج 8، ص 244).