در موضوع مدیریت، کتاب ها و مقاله های مختلفی نوشته شده و اندیشمندان بسیاری در حوزه ی علوم انسانی با نگاهِ پژوهشگرانه ی خود به بحث پیرامون آن پرداخته اند؛ کثرت نظرات و آرای نگاشته شده در این زمینه آن چنان وسیع است که شاید نتوان به احصای تمام مباحثی پرداخت که به صورت کتاب و مقاله به چاپ رسیده و یا در فضای مجازی اشاعه یافته؛ بر همین اساس در این نوشتار سعی دارم تنها به آن قسم از مطالبِ مدیریت بپردازم که از نظریه پردازی محض به دور بوده، کاربردی و برخاسته از خِرد سالم و افکار معنویت گرا باشد و تطابق کامل با فرهنگ اسلامی و ملی سرزمین ما داشته باشد؛ چرا که در این اندیشه بوده و هستم که دانشمندان هر جامعه بنابر معلومات و باورهای خویش و همچنین بینش و اعتقادات علمی و معنوی خود و اجتماعی که در آن زندگی می کنند، در این باره مطالبی عرضه کرده و یا درباره ی مدل های مختلف مدیریت، وظایف مدیران و مهارت های ضروری برای آنان تحقیقاتی انجام داده اند و آن را به عنوان روش های مدیریتی منتشر ساخته اند و حتی برخی تلاش داشته اند بدین وسیله فرهنگ جامعه ی خویش را به ملت های دیگر تحمیل نمایند؛ لذا بعضی از این روش ها و نظریه های انتشار یافته در هر جامعه ای قابل اجرا نیست؛ زیرا هر مملکت و حتی هر منطقه، فرهنگ و
اعتقادات مخصوص خود را دارند؛ و نمی توان روشِ باز و بی پروای انجام شده در یک کشورِ بدون اعتقاد به ارزش های اخلاقی و دینی را در یک خطه ی دیگر که به ارزش های اخلاقی و دینی پایبند است اِعمال کرد و انتظار موفقیت در آن برنامه را داشت.
متأسفانه برخی از مترجمان، بدون توجه به اختلافات فرهنگی و اعتقادات نویسنده، اقدام به ترجمه ی اینگونه مطالب نموده اند و تاسف بارتر آن که شماری از مدیرانِ تازه کار و کم تجربه نیز سعی دارند این روش ها را در جامعه ی مقصد که از نظر بینش و تمدن با جامعه ی مبدأ اختلاف اساسی داشته، اجرا نمایند که چنین رفتاری منشاء تنش های بسیار فکری و عملی در کارگزاران و کارکنان شده است؛ بر این اساس همان گونه که باورهای فرهنگی، اعتقادی و خواسته های ملت ایران با فرهنگ، اعتقاد و نگرش های مردم بعضی از کشورها، خصوصاً جوامع غربی، تفاوت دارد، مدیریت آن ها نیز متفاوت خواهد بود.
باید توجه داشت، برخی از مبانی و مطالب علمِ مدیریت غرب یا شرق در کشور عزیز ما و نظام جمهوری اسلامی ایران قابل پیاده سازی نیست؛ شاید بسیاری از این مسائل ارتباطی با نژاد و رفتارهای گوناگون نداشته باشد؛ با این حال، نکات مهمی نیز وجود دارد که بایستی با روی کرد به فرهنگ، روحیات، معنویات، اعتقادات و سنت های کارکنان و کارفرمایان به اجرا گذارده شود.
نویسنده این سطور قصد دارد رَوشی از مدیریت ارائه دهد که علاوه بر علمی بودن، برخاسته از دین اسلام و نظریه مکتبی بوده و در جامعه اسلامی ما قابل انجام باشد تا یک «مدیر ایرانی» بتواند آن را در محل خدمت خود بدون هیچ دغدغه خاطر به اجرا گذارد.
یک مدیر ایرانی فردی است مؤمن، متعهد، متخصص، دلسوز، متخلق به صفات حمیده، حافظ بیت المال، مدافع دین و ارزش های نظام، تابع ولی امر که به اصول مدیریت آشنا بوده و بر این اساس به جا تصمیم می گیرد، طرح ریزی می کند و تمام بودجه، امکانات و کارکنان را با مراقبت و هماهنگی کامل در راستای اهداف تشکیلاتی به کار می بندد؛ لذا برای آشنایی بیشتر چنین مدیرانی، در این کتاب برآنم در دو بخش به بیان مفاهیم بنیادین مدیریت، شامل «مدیریت، فرهنگ سازمانی و رفتار سازمانی» و شرح وظایف مدیران، حاوی «تصمیم گیری، برنامه ریزی، بودجه بندی، سیاست گذاری، سازمان دهی، بکارگماری، هماهنگی، نظارت، کنترل، ارزیابی و راهبری» بپردازم.
سید احمد سجادی جزی
زمستان 1395