جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رفتار سازمانی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

رفتار سازمانی عبارت از؛ علم مطالعه و کاربرد دانش و تجربه درباره ی نحوه ی برخورد آحاد مردم و گروه ها در سازمان ها است؛ این کار با رویکردی قاعده مند انجام می شود؛ یعنی رابطه بین اشخاص و تشکل ها را در ارتباط با کل افراد، گروه ها، ادارات و سیستم های همگانی تشریح می کند و هدف آن دستیابی به اهداف انسانی با کمک گرفتن از ایجاد روابط بهتر می باشد. (1)

بر مبنای آن چه گفته شد این نتیجه حاصل می شود که رفتار سازمانی، تأثیر اشخاص، گروه ها و ساختار، بر کُنش در سازمان ها می باشد؛ بر همین اساس می توان با تنظیم کردار افراد شاخص همچون مدیران و نخبگان، بر پایه اصول اخلاقی و دینی، از سازمانی سالم و شایسته برخوردار شد؛ و عدم نظارت بر سازمان و یا ترویج مسائل غیراخلاقی توسط مسئولان یا کَسان سرشناس نیز مجموعه را به سوی ابتذال سوق می دهد؛ از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: «از امت من دو طایفه اند که اگر صالح شدند، تمام امتم نیکمرد می شوند و چنانچه فاسد گردیدند همه ی پیروانم فسادگر می گردند و آن ها فرمانروایان و دانشمندان هستند».(2)

این حدیث به وضوح بیانگر تأثیر رفتار دو قشر بر جامعه است و بیان می کند که رفتار سازمانی بر مبنای حرکت این دو دسته ی شاخص شکل می گیرد؛ بر همین اساس، رسول گرامی در عملکرد و کردارشان، مراقبت می کردند و خویشتن را در راستای فرمان الهی ریاضت می دادند تا با عمل خود چگونه زیستن را به دیگران بیاموزند، امام علی علیه السلام نیز می فرمودند: «خدا مرا برای خَلق، پیشوا قرار داد؛ پس بر من واجب کرد که درباره ی خودم و آن چه می خورم و می نوشم و بر تن می کنم، همچون ناتوان ترین مردمان اقدام کنم تا فقیر به تهیدستی من اقتدا کند و ثروتمند به واسطه ی بی نیازی خویش به نافرمانی برنخیزد».(3)

رفتار سازمانی مستقیماً به ابعاد «ادراکی» و «انسانی» مدیریت ارتباط دارد؛ در «بُعد ادراکی» با شناخت پیچیدگی های کل سازمان در راستای تحقق هدف های سازمان گام برمی دارد؛ بنابراین مدیری که بُعدهای ادراکی را نشناسد و «آنکه از آرای مختلف بی خبر باشد، در چاره جویی ها درمی ماند».(4) و نمی تواند معضلات اداره را موشکافی کند و آن کس که از قدرت تجزیه و تحلیل بی بهره است، توفیقی در اداره ی سازمان نخواهد یافت.

در برابر آنان که از واکاوی مسائلِ بُغرنجِ سازمانی عاجزند و نسبت به آرای گوناگون در جهالت به سر می برند، مدیرانی نیز وجود دارند، که مطالب و رویدادهایی را که به آن ها عرضه می شود «در بلندترین امور، وجود خود را برای خدا… و برگرداندن هر فرعی به اصلش (و تطبیق جزئیات بر کلیات) قرار داده است»،(5) و مباحث و اخبار را در عالی ترین سطح مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و ادراک آنان بسیار بر اجزای سازمان مؤثر بوده و به بهترین وجه در تمام امورات کاوش می نمایند.

«بُعد انسانی» رفتار سازمانی عبارت است از: حُسن مجالست، شناخت روحیات کارکنان، توانایی کار با کارمندان و با استفاده از تجربه و علم مدیریت، روح و جسم مردم را در انجام ماموریت ها به کار گرفتن؛ زیرا در مواقعی که سازمان دچار پیچیدگی می شود، مدیرِ باتجربه و آگاه، می تواند از روش تجربی برای حل آن مشکل استمداد جوید.


1) مبانی رفتار سازمانی: ص 9.

2) «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِی وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِی الْأُمَرَاءُ وَ الْقُرَّاءُ» (وسائل الشیعه: ج6، ص 183).

3) «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَنِی إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَی التَّقْدِیرِ فِی نَفْسِی وَ مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ مَلْبَسِی کضُعَفَاءِ النَّاسِ کی یقْتَدِی الْفَقِیرُ بِفَقْرِی وَ لَایطْغِی الْغَنِی غِنَاهُ» (الکافی: ج 1، ص 410).

4) امام علی علیه السلام: «مَنْ جَهِلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ أَعْیتْهُ الْحِیلُ» (عیون الحکم و المواعظ: ص 453).

5) امام علی علیه السلام: «قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ فِی أَرْفَعِ الْأُمُورِ… وَ تَصْییرِ کلِّ فَرْعٍ إِلَی أَصْلِه» (نهج البلاغه: خطبه 86).