گاه جهت حل مسائل، به مطالب تخصصی نیاز است و فقدان یا کمبود چنین اطلاعاتی سازمان را با روند کُند تصمیم گیری مواجه می سازد؛ علاوه بر این، در بسیاری از مواقع مدیران ناچارند در مدت زمانی کوتاه، تصمیمات مهمی بگیرند؛ در این گونه موارد، وجود قدرت اتخاذ تصمیم به موقع و سریع اهمیت دارد و تأثیر عمده ای در رسیدن به اهداف داشته و تعلل در شناخت راه هایی که منجر به تصمیم سازی می شود، عواقب جبران ناپذیری را برای تشکیلات در پی خواهد داشت.
باید توجه داشت که تصمیم گیری سنجش راه حل های ممکن در مسأله مورد نظر و سپس انتخاب بهترین راه حل در جهت اهداف سازمان است.
شایسته است که در مواقع حساس، راه حل های ممکن به وسیله ی فرد یا گروهی به سرعت ارزیابی شود؛ سپس برترین گزینه انتخاب شده و به مدیران پیشنهاد گردد؛ در انجام مأموریت های سازمانی پس از آن که شرایط شناخته شد، مرحله ی تبدیل اطلاعات به تصمیم گیری باید در بهترین موقعیت و شایسته ترین وقت ممکن صورت گیرد چرا که «کارها در گرو زمان خود است».(1) یعنی اگر هر کار در هنگام لازم تصمیم گیری و اجرا نشود، ارزش واقعیش را از دست خواهد داد و به بار نخواهد نشست و از سویی «هر که بی موقع کاری را شروع کند، نتیجه اش نیز بی موقع خواهد بود».(2)
گاهی آینده انتخاب روشن نیست و موقعیت برای تصمیم گیری مبهم است؛ در این حال باید از شتابزدگی خودداری کرد و پس از ارزیابی تمام جوانب، اقدام به تصمیم گیری کرد و «از عجله در کارهایی که وقتش نرسیده، یا سهل انگاری در اموری که انجامش ممکن شده، یا لجبازی در چیزی که نامعلوم است، یا سستی در آن چه که روشن است برحذر باش؛ هر چیزی را در جای خودش بگذار و هر کاری را به موقع خودش انجام ده».(3)
در برخی از موارد فرصتی جهت تامل، تدبر و تفکر نیست و فرد ناگزیر از آن است که تصمیم سریع بگیرد، بدون آن که ابعاد کار روشن شده باشد؛ چنان که باید خود را برای مواقع عدم اطمینان و حتی خطر آماده کند؛ بنابراین تصمیم گیری در شرایط مختلفی انجام می شود که عبارتند از:
1) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا» (بحارالانوار: ج 74، ص 165).
2) امام صادق علیه السلام: «مَنِ ابْتَدَأَ بِعَمَلٍ فِی غَیرِ وَقْتِهِ کانَ بُلُوغُهُ فِی غَیرِ حِینِهِ» (الخصال: ص 100).
3) امام علی علیه السلام: «إِیاک وَ الْعَجَلَةَ بِالاْمُورِ قَبْلَ اَوانِها، اَوِ التَّسَقُّطَ فیها عِنْدَ اِمْکانِها، اَوِ اللَّجاجَةَ فیها اِذا تَنَکرَتْ، اَوِ الْوَهْنَ عَنْها اِذَا اسْتَوْضَحَتْ؛ فَضَعْ کلَّ اَمْر مَوْضِعَهُ، وَ اَوْقِعْ کلَّ عَمَل مَوْقِعَهُ» (نهج البلاغه: نامه 53).