مؤمنان هرچند در جایگاه مدیریت تمام اصول برنامه ریزی را رعایت می کنند، می دانند که اراده ی خداوند همواره بالاترین اراده هاست؛ از این روی در انتهای کار خویش نتیجه را به خدا می سپارند و به او توکل می نماید.
«توکل» در لغت به معنای واگذار کردن کار به دیگری است؛ مثل آن که کسی برای انجام کاری وکیل می گیرد و امور خویش را به او تفویض می کند.
توکل عبارت است از اعتماد بر خداوند متعال در تمام امور و تکیه بر مشیّت او و اعتقاد به این که او آفریننده ی سبب ها و چیره بر همه آن هاست؛ پس امور به اراده ی او باقی هستند و می توانند تاثیرگذار باشند.
از آنجایی که توکل نمودن، باعث اعتماد به نفس و شجاعت و آرامش فکری می شود، «هر که بر خدا توکل نماید، سختی ها برای او نرم شود و اسباب برایش آسان گرددد تا در وسعت و کرامت فرود آید»،(1) و بر قدرت هوشی متوکل تأثیر مثبت می گذارد و به وی بصیرت خاصی می بخشد، تا آنجا که حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «سه چیز است که هر کس آن را رعایت کند، پشیمان نشود: ترک عجله، مشورت کردن و توکل نمودن بر خداوند در هنگام تصمیم گیری».(2)
اعتماد و تکیه بر قدرت برتر الهی، باعث شکوفایی استعدادهای فرد متوکل در پرتو نور امید و آرامش ناشی از این توکل(3) می شود و هنگامی که انسان نیازمند بر کبریایی لایزال خداوند اتکا کند، خود را سرشار از موفقیت و بی نیازی می بیند.
1) امام علی علیه السلام: «مَنْ تَوَکلَ عَلَی اللَّهِ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعَابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَیهِ الْأَسْبَابُ وَ تَبَوَّأَ الْخَفْضَ وَ الْکرَامَةَ» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم: ص 197، ح 3888).
2) «ثَلَاثٌ مَنْ کنَّ فِیهِ لَمْ ینْدَمْ تَرْک الْعَجَلَةِ وَ الْمَشُورَةُ وَ التَّوَکلُ عِنْدَ الْعَزْمِ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلّ» (بحارالانوار: ج 75، ص 81).
3) سوره طلاق، آیه 3.