در ساختار سازمانی، جایگاه ها و موقعیت های متنوع، تعیین می شود و سپس این موقعیت ها با اشخاصی که مهارت، دانش و دیگر صلاحیت لازم را دارند پر می گردد؛ این عمل که منجر به تأمین نیرو در مجموعه می باشد را «بکارگماری» می گویند؛ اداره ای مستقل در سازمان نیز که به این امر رسیدگی می نماید و شغل افراد به کار گرفته شده را بر طبق اطلاعات، شایستگی و سوابق آنان مشخص می کند کارگزینی می نامند؛ برخی از صاحب نظران «بکارگماری» را بخشی از عملکرد سازمان دهی می دانند، در حالی که بعضی این دو را کاملاً از هم تفکیک می کنند.
بکارگماری، رسالت مدیران در ارتباط با نیروی انسانی در سازمان بوده و شامل موارد جذب، آموزش و فراهم آوری و نگهداشت شرایط کاری مناسب در ساختار سازمانی می باشد؛ به بیانی دیگر بکارگماری چرخه ای از فعالیت های منابع انسانی است که در آن، احتیاجات منابع انسانی، استخدام، انتخاب، به کارگیری، آموزش و گسترش اعضای ستاد (کارکنان) تضمین می شود؛ با این تعریف ها می توان گفت که «مدیریت منابع انسانی»، در اصل وظیفه ی ریاست به کارگیری افراد را به عهده دارد که عبارت است از: قرار دادن شخص کارآمد، در جایگاه زیبنده و در زمان شایسته.
همان گونه که ملاحظه شد، مباحثی که حول محور «بکارگماری» قرار دارد بسیار گسترده است که ما به سه عنوان «کادرسازی»، «آموزش» و «بصیرت» خواهیم پرداخت: