یک مدیرِ ایرانیِ عالم و باتجربه، پس از مشارکت و مشورت با اعضای گروه و افراد کارآزموده، خود را از وابستگی به دیگران می رهاند و وارد عرصه عمل می شود؛ او با اعتماد به خرد جمعی و با استفاده از تجربیات و استعدادهای خویش، در راه عملیاتی کردن توانایی هایشان قدم برمی دارد.
مدیری که صاحب بینش باشد، تنها به انجام وظیفه می اندیشد و برای دستیابی به هدفش به پیش می تازد و الگوی خود را رفتار و سیره امام علی علیه السلام قرار می دهد که او می فرمود: «به خدا قسم اگر به تنهایی با دشمنانی روبرو شوم که تمام زمین را پر کرده، نه باکی از آن ها داشته و نه ترسی، چرا که یقین بر گمراهی آنان و هدایت خویش و بصیرت از سوی پروردگارم دارم».(1)
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بسیاری از کارزارها شخصاً شجاعانه وارد صحنه می شدند و مانند کوه از خود ایستادگی نشان می دادند؛ تا جایی که امام علی علیه السلام درباره ی آن حضرت فرمودند: «وقتی تنور معرکه سرخ می شد خود را در پناه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حفظ می کردیم، پس هیچ کدام از ما به دشمن نزدیک تر از پیامبـر نبود».(2)
تاریخ نویسان درباره ی غزوه احُد و پیکار دلیرانه ی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این جنگ می نویسد: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز احُد سخت نبرد کرد؛ آن قدر تیراندازی نمود که تمام تیرهای آن حضرت بپایان رسید و کمانش شکست و زهِ کمان پاره شد. (3)
حضرت علی علیه السلام نیز در تمامی جنگ ها فقط به ایراد سخن و دستور حمله نمی پرداخت بلکه خودشان با دشمنان خدا می جنگیدند و چنان شجاعت، سرسختی و فداکاری از خویش نشان می دادند که مشابهی از آن در تاریخ بشر وجود ندارد و خود در این باره می فرمود: «من در سنِ کم سرکشان عرب را به زمین انداختم و شاخ قدرت دو قبیله ربیعه و مُضَر را شکستم».(4) امام که این گونه در نبرد دلیرانه می جنگند، در عرصه معنویت و فعالیت های اجتماعی نیز یکه تاز بود، ایشان برای رفع مشکلات مردم شخصاً اقدام می فرمود؛ نمونه این عمل، بردن غذا جهت فقیران شهر به صورت شبانه است؛ و زمانی که اصحاب و یاران می گفتند: «یا امیرالمؤمنین ما این بار را برمی داریم»؛ ایشان پاسخ می داد: «رهبر امّت سزاوارتر می باشد که چنین باری بر دوش کشد».(5)
در حالات بقیه امامان معصوم علیهم السلام نیز شاهدیم چگونه شخصاً به حل و فصل امور مردم می پرداختند.
به طور نمونه امام زین العابدین علیه السلام مخارج زندگی صد خانواده ی محروم مدینه را مستقیما تکفل کردند و نیازهای آنان را شخصاً برآورده می ساخت، ابوحمزه ثمالی می گوید: حضرت سجاد علیه السلام در تاریکی شب، نان و نوای مستمندان را بر شانه خویش حمل می نمود و به صورت ناشناس آن را انفاق می کردند؛ امام آن چنان نسبت به این کار مداومت نشان می دادند که وقتی بدن وی را برای غسل دادن به غسّال خانه بردند، بر پشت مبارک او همانند زانوی شتر پینه بسته بودند و آن به خاطر باری بود که به طور پیوسته به دوش می کشید و به سوی خانه های تهی دستان و مسکینان می بردند. (6)
تاریخ اسلام نمونه های بسیاری از پایداری ها و رشادت های و اقدامات اجتماعی مؤمنان را ثبت کرده است که آنان طی این رشادت ها شخصاً در جنگ های صدر اسلام وارد عمل می شدند و همچون پیشوا و مقتدای خویش حماسه آفرینی و از خود گذشتگی نشان می دادند و در بین مردم نیز یار و مددکار آن ها بودند و در انجام آن چه وظیفه خود تشخیص می دادند درنگ نمی کردند؛ در تاریخ معاصر نیز مبارزات مرحوم شهید مدرس، رشادت های میرزا کوچک خان و انقلاب امام راحل از نمونه هایی است که نشان می دهد چگونه این بزرگ مردان در مواقع بحرانی، تصمیم های بجا می گرفتند و خود مستقیماً وارد عمل می شدند.
1) «إِنِّی وَ اللَّهِ لَوْ لَقِیتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ کلِّهَا مَا بَالَیتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّی مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ وَ الْهُدَی الَّذِی أَنَا عَلَیهِ لَعَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ نَفْسِی وَ یقِینٍ مِنْ رَبِّی …» (همان: نامه 62).
2) «کنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَینَا بِرَسُولِ اللَّهِ فَلَمْ یکنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَی الْعَدُوِّ مِنْه» (همان:کلمات غریب 9).
3) الکامل: ج 2، ص 157.
4) «أَنَا وَضَعْتُ فِی الصِّغَرِ بِکلَاکلِ الْعَرَبِ وَ کسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ»(نهج البلاغه: خطبه 234).
5) «رَبُّ الْعَیالِ اَحَقُّ بِحَمْلِهِ» (بحار الأنوار: ج 41، ص 54).
6) بحارالانوار: ج 46، ص 66.