نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد برای به دست آوردن این اطمینان که هدف های سازمان و طرح های اجرایی آن توأم با کامیابی به انجام رسیده است. (1)
نظارت به عنوان وظیفه ای حتمی در مجموعه ی سازمانی جلوه گر می شود؛ پیش بینی ها و برنامه های عملیاتی در سازمان همواره با درصدی از اشتباه همراه اند که جهت رفع این خطاها، تنها راه چاره، نظارت بر برنامه ها و عملکردهاست؛ وظیفه نهادهای نظارتی این است که پس از شناخت دقیق مشکلات و ریشه یابی آن ها برای اصلاح آن راه حل هایی پیدا کنند.
در فرآیند نظارت، استانداردهای اجرایی مشخص می شوند، عملکردها بررسی شده، با استانداردها مقایسه و میزان کج روی ها از استانداردها معین و مورد تحلیل قرار می گیرد و به منظور بهبود عملکرد، عملیات اصلاحی انجام می گردد تا عملکردها با استانداردها مطابقت یابند؛ هنگام تعیین استانداردهای اجرایی توجه به روابط متقابل فعالیت ها و وظیفه ها و سازگاری میان آن ها کاملاً ضروری است؛ همچنین هنگام تحلیلِ علل انحراف از استانداردهای اجرایی، همسویی های تحقق یافته، ارزیابی می شود و با هماهنگی مورد انتظار، مقایسه می گردد تا فعالیت های اصلاح گر تعیین شود و نیاز به تناسب بیشتر میان وظایف و فعالیت ها مشخص گردد. (2)
ابعاد و حوزه ی نظارت بر امور در نزد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام جایگاهی بس بلند داشت تا آنجا که نبی اعظمصلی الله علیه و آله و سلم در بسیاری از موارد نسبت به امور مسلمانان نظارت مستقیم داشتتد و کارهای آن ها را درنظر می گرفتند، برای مثال پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم از بازار مدینه عبور می کردند؛ طعامی را مشاهده کردند که بسیار تزئین شده بود و ظاهری جمیل داشت؛ به صاحب آن گفتدند: خوراکی تو را خوب می بینم؛ و از قیمت آن سؤال نمودند؛ سپس دستان خود را زیر اجناس بردند و از زیرِ ظاهرِ آراسته، جنس های نامرغوب پدیدار شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ناراحت شدند و به فروشنده آن کالا فرمودند: «ملاحظه می کنم که بین خیانت و فریب مسلمانان جمع کرده ای».(3)
امام علی علیه السلام نیز شخصاً در بازارها قدم می زدند و به بازدید و سرکشی می پرداختند؛ در هر بازار می ایستاد و با صدای بلند ندا می داد: «ای اهل تجارت، پیش از هر داد و ستدی از خداوند خیر و نیکی بطلبید؛ و با آسان گیری در معامله از خدا برکت بجویید؛ و با مشتریان نزدیک شوید (گران نفروشید تا از شما نگریزند)». (4)
روش حضرت سلیمان به عنوان پیامبری که خداوند اقتدار گسترده ای به او داده بود، در اداره ی امور می تواند الگوی مدیریت الهی باشد؛ او با گستردگی فوق العاده ی حکومت خویش، مجموعه ی تحت پوشش خود را دقیقاً زیر نظر داشت؛ چنان که گاه همه ی نیروها را یک جا جمع می کرد و آرایش نظامی آنان را مورد بازدید قرار می داد، در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده است: «لشکریان سلیمان، از جن و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آن قدر زیاد بودند که باید توقف می کردند تا به هم ملحق شوند»،(5) از این تعبیر استفاده می شود که لشکریان حضرت سلیمان هم بسیار بودند و هم تحت نظام خاصی قرار داشتند. (6) چنان که حضرت سلیمان کاملاً مواظب اوضاع سرزمین خود بود و حتی متوجه عدم حضور یک پرنده به نام هدهد نیز می شد لذا «در جستجوی هدهد برآمد و گفت: چرا هدهد را نمی بینم، یا این که او از غایبان است».(7) او در مسیر نظارت بر افراد، بسیار قاطعانه عمل می کرد چنان که درباره ی غیبت هدهد می گوید: اگر برای غیبت خود دلیلی قانع کننده نیاورد، او را خواهم کشت و در پی این نظارت قاطعانه، هدهد خود را سریعاً به وی می رساند؛ و از سرزمین سبا گزارش می دهد؛ ولی حضرت سلیمان به گزارش او بسنده نمی کند و می فرماید: «ما تحقیق می کنیم، ببینیم راست گفتی یا از دروغ گویان هستی».(8)
با توجه به اهمیت نظارت، جای آن دارد در این مبحث ابتدا انواع نظارت را بیان و سپس محورهای آن را به صورت اختصار توضیح دهیم:
1) اصول مدیریت، کونتز، ج 2، ص 388.
2) مبانی سازمان و مدیریت: ص 222.
3) «مَا أَرَاک إِلَّا وَ قَدْ جَمَعْتَ خِیانَةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمِین» (الکافی: ج 5، ص 161).
4) «یا مَعْشَرَ التُّجَّارِ قَدِّمُوا الِاسْتِخَارَةَ وَ تَبَرَّکوا بِالسُّهُولَةِ وَ اقْتَرِبُوا مِنَ الْمُبْتَاعِینَ» (من لایحضره الفقیه: ج 3، ص193).
5) سوره نمل، آیه 17.
6) ر.ک: «تفسیر نمونه: ج 15، ص 433».
7) سوره نمل، آیه 20.
8) همان، آیه 27-28.